کد مطلب:62601 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:204

خود ارزیابی











ضرورت و لزوم ارزشیابی كاركنان از سوی مدیران و سرپرستان امری است انكارناپذیر، و پیشرفت مستمر هر سازمان و حركت تكاملی آن، تا حدود زیادی در گرو توانایی و لیاقت مدیران و سرپرستان در ارزشیابی صحیح و منطقی آنان از عملكرد كاركنان سازمان می باشد. ارزشیابی عملكرد كاركنان، از جمله ابزارها و وسایل لازم و مؤ ثر مدیریت منابع انسانی سازمان است كه با استفاده صحیح از این ابزار، نه تنها هدف ها، و مأموریت های سازمان با كارآیی مطلوب تحقق خواهد یافت؛بلكه منافع واقعی كاركنان نیز تأمین خواهد شد.

منابع و متون غنی دینی، بیانگر این نكته است كه دین مقدس اسلام اهتمام فراوانی به مسأله ارزشیابی داده و برای آن جایگاه ویژه ای قائل شده است. در آموزه هایی كه نسبت به عملكرد كاركنان سازمان بی تفاوت نباشند، و اعمال و رفتار آنان را مورد ارزیابی دقیق قرار دهند؛ و میان افراد توانمند، پر كار و زحمت كش و افراد ضعیف، كم كار و بی تعهد تفاوت قائل شوند؛ تا كاركنان پركار و متعهد برای تلاش و كوشش در جهت دستیابی به اهداف سازمان تشویق و ترغیب شوند؛ و كاركنان ضعیف و كم كار نیز در اعمال و رفتار سازمانی خود تجدید نظر كنند.

بنابراین، همان گونه كه در مدیریت امروز، ارزشیابی به عنوان یكی از وظایف مدیران سازمان، به ویژه مدیران منابع انسانی سازمان و یا سرپرستان مطرح می باشد، در آموزه های دینی نیز تأكید شده است كه حاكم جامعه اسلامی و مدیران رده های پایین تر بایستی كارگزاران و كاركنان خود را ارزشیابی كنند، و نسبت به اعمال و رفتار آنان بی تفاوت نباشند؛ لیكن در منابع دینی آنچه بیش تر از ارزشیابی كاركنان، از سوی مدیران، مورد توجه قرار دارد، ارزشیابی اعمال و رفتار افراد از سوی خود آنان است. تأكید اساسی آیات قرآن كریم و روایات معصومان (ع ) و همچنین سیره عملی آن بزرگواران بر این است كه هر فرد علمكرد خود را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد؛ و در صورت مشاهده نقاط ضعف و انحراف در عملكرد خود، در صدد اصلاح آن ها، و نیز تقویت نقاط قوت و توانمندی های خود برآیند. خود ارزیابی كه در منابع و متون اسلامی با عنوان محاسبه مطرح شده است، به صورت یك برنامه منظم روزانه برای هر فرد توصیه شده، و تا آن جا به این موضوع اهمیت داده شده است كه اگر روزی بر انسان بگذرد و او از این برنامه غفلت نماید و در یك محاسبه دقیق، به ارزشیابی اعمال و رفتارهای خود نپردازد، در زمره پیروان پیامبر گرامی اسلام (ص ) و اهل بیت آن حضرت به شمار نمی آید.

امام كاظم (ع ) در تبیین این نكته می فرماید:

لیس منا من لم یحاسب نفسه فی كل یوم، فان عمل خیرا استزاد الله منه و حمد الله علیه، و ان عمل شرا استغفر الله منه و تاب الیه؛[1] از ما نیست كسی كه هر روز به محاسبه و ارزشیابی كارهای خود نپردازد. پس ‍ اگر كار نیكی انجام داده است، از خداوند متعال فزونی آن را بخواهد، و خدا را بر موفقیتی كه به دست آورده است سپاس گوید؛ و اگر كار زشتی را مرتكب شده است، از خداوند، آمرزش آن را خواهد و توبه نماید.

با دقت در سخن امام كاظم (ع ) می توان از آن، سه نكته اساسی استنباط كرد:

1. ضرورت و جایگاه ویژه ارزشیابی؛آن حضرت برای تبیین ضرورت ارزشیابی فرد از اعمال و رفتار خویش، این نكته را متذكر می شود كه غفلت از این امر موجب خروج از جرگه مؤ منان راستین است.

2. نكته دیگر این كه اگر نتیجه ارزشیابی مثبت بود، این نتیجه نباید موجب غرور فرد و در نتیجه ركود او و بسنده كردن وی به وضعیت موجود باشد؛ بلكه به شكرانه این توفیق الهی، بایستی سپاس خداوند متعال را به جای آورد، و از خدا توفیق بیش تر در ادامه راه را طلب نماید.

3. نكته اساسی دیگر آن است كه اگر نتیجه ارزشیابی منفی بود و برای شخص محرز گردید كه در عملكرد او خطا و انحراف وجود داشته است، باید به فكر اصلاح عملكرد و بهبود آن باشد. آن حضرت می فرماید اگر فرد پس از ارزشیابی متوجه شد كه عمل خلاف و خطایی انجام داده است باید از خداوند متعال آمرزش خواسته و توبه نماید. بدیهی است كه توبه واقعی و حقیقی آن است كه فرد بر ترك كار خطا و اصلاح و جبران آن تصمیم قطعی بگیرد.

در منابع و متون اسلامی، دستور العمل های صریحی در مورد ارزشیابی فرد از اعمال خویش وارد شده است. پیامبر گرامی اسلام (ص ) می فرماید:

حاسبوا انفسكم قبل ان تحاسبوا، وزنوها قبل ان توزنوا، و تجهزوا للعرض الأكبر؛[2] خود را محاسبه و ارزیابی كنید قبل از این كه شما را محاسبه و ارزیابی كنند؛ و خودتان را بسنجید قبل از این كه شما را بسنجند؛ و خود را برای روز قیامت آماده و مجهز نمایید.

همچنین امام علی (ع ) در این مورد می فرماید:

عباد الله زنوا انفسكم من قبل ان توزنوا، و حاسبوا من قبل ان تحاسبوا... و اعلموا انه من لم یعن علی نفسه حتی یكون له منها واعظ و زاجر، لم یكن له من غیرها لا زاجر و لا واعظ؛[3] ای بندگان خدا! قبل از این كه مورد سنجش قرار گیرید خود را بسنجید؛ و قبل از آن كه شما را به پای حساب ببرند حساب خود را برسید... و آگاه باشید آن كس كه به خویشتن كمك نكند و واعظ و مانعی از درون جانش برای او نباشد، از دیگران واعظ و مانعی برای او نخواهد بود.

همچنین علما و دانشمندان اسلامی در جهت راهنمایی انسان ها به سوی تكامل و ترسیم جاده كمال، مسأله ارزشیابی و محاسبه از خویش را مطرح كرده اند.

علما و آموزگاران علم اخلاق، برای كنترل و تسلط بر نفس، مراحل چهار گانه ای مطرح می كنند كه ارزشیابی و محاسبه نفس، یكی از این مراحل، و از جایگاه ویژه ای در این فرایند برخوردار است. مراحل كنترل نفس، و سیر و سلوك الی الله باختصار عبارتند از:

مرحله اول: مشارطه: این مرحله كه مرحله تعهد و میثاق می باشد، چنین است كه فرد با خود شرط كند و پیمان ببندد كه مثلا امروز بر خلاف فرمان خداوند متعال رفتار نكند. در سازمان نیز این نكته می تواند رعایت شود؛ به طوری كه هر فرد، در هر روز با خود پیمان ببندد كه كارها و وظایف خود را به درستی انجام دهد، و كاری بر خلاف قوانین و مقررات سازمان، و یا برخلاف وظایف و مسئولیت های خویش و در رأس همه این شاخص ها، كاری بر خلاف رضای خداوند متعال انجام ندهد.

مرحله دوم؛مراقبه: این مرحله كه مرحله نظارت و مراقبت بر تعهد می باشد، به آن معنا است كه انسان در تمام آن مدت روز متوجه اعمال و رفتار خود باشد، و خویشتن را ملزم به رعایت شرط و پیمان خود نماید؛ تا برخلاف اوامر الهی كاری انجام ندهد. در سازمان نیز فرد باید در آغاز روز، اعمال و رفتار خویش را در نظر داشته و مواظب باشد كه وظایف و مسئولیت های خود را به بهترین شكل انجام دهد و بر خلاف قوانین و مقررات سازمان عمل ننماید.

مرحله سوم؛محاسبه: این مرحله كه همان مرحله ارزشیابی و حسابگری می باشد، به معنای آن است كه فرد، اعمال و رفتار گذشته خود را دقیقا مورد محاسبه و ارزیابی قرار دهد، تا مشخص شود كه آیا مطابق پیمان و شرط خود عمل كرده است یا نه. در سازمان نیز این مرحله همان ارزشیابی از عملكرد گذشته خویش است؛یعنی فرد تلاش می كند تا بر اساس ضوابط و معیارهای مشخص شده، نقاط قوت و نقاط ضعف عملكرد خویش را شناسایی كرده و ارزیابی درستی از عملكرد خویش ‍ داشته باشد.

مرحله چهارم؛معاتبه و معاقبه: این مرحله كه همان ملامت نفس و یا عقاب و عتاب آن است، به این معنا است كه اگر نتیجه ارزشیابی منفی بود و بعد از ارزشیابی، مشخص شد كه انسان بر طبق شرط و پیمان عمل نكرده است، نفس خود را ملامت و سرزنش، و به نویسندگان كتاب های اخلاق و سیر و سلوك، مرحله دیگری به نام مرحله مجاهده نیز، به این مراحل چهارگانه اضافه نموده اند. هدف از این مرحله تأدیب نفس و تلاش به منظور ترغیب نفس به ترك محرمات و جبران خطاهای گذشته است. بنابراین، هدف اصلی از طی نمودن این مراحل، اصلاح خطاهای گذشته و بهبود عملكرد آینده است.

در سازمان نیز هر یك از كاركنان باید به دقت عملكرد خود را ارزشیابی نماید و در صورتی كه مشاهده كرد عمی را بر خلاف قوانین و مقررات انجام داده است، خود را موظف به اصلاح آن عمل نماید، و برای بهبود عملكرد خود تصمیم جدی بگیرد. البته شاید گفته شود كه مراحل سیر و سلوك، ربطی به سازمان و مسائل سازمانی ندارد، و تنها در قلمرو مسائل فردی، و موضوعات ارزشی و اخلاقی مصداق می یابد و نمی توان این فرایند اخلاقی و عرفانی را به سازمان و روابط سازمانی تعمیم داد!

بدون شك نبایست دامنه شمول این مرحله را به قلمرو مسائل فردی و اخلاقی محدود كرد و از آن در سازمان و مسائل سازمانی استفاده نكرد؛ بلكه می توان آن را تعمیم و گسترش داد و در سازمان و مسائل و موضوعات مربوط به آن نیز به نحو مطلوبی آن را به كار گرفت.

افزون بر آن كه این كه مسائل اجتماعی و سازمانی مسلمان از مسائل فردی و ارزشی او جدا نیست، و مسئولیت هایی كه در سازمان بر عهده او گذشته شده است، می تواند رنگ ارزشی و دینی داشته و حتی به صورت یك عبادت در آید؛ بدین معنا كه او كارها و مسئولیت های محول شده را با نیت الهی انجام دهد و به آن ها رنگ و صبغه الهی ببخشد. در این صورت كارهایی كه در سازمان به عنوان وظیفه سازمانی انجام می دهد، كاری ارزشی تلقی شده و عبادت محسوب می گردد. از طرف دیگر، باید توجه داشت كه هر فرد، هنگام ورود به سازمان، بر اساس نوعی قرارداد، در قسمتی از آن سازمان كار می كند، و در ازای كاری كه برای سازمان انجام می دهد، حقوق و مزایایی دریافت می كند. این قرارداد به هر شكلی كه باشد برای فرد معتقد و دیندار، علاوه بر الزامات و پیامدهای قانونی، نوعی الزام دینی و شرعی نیز به دنبال دارد. این الزام می تواند به كار فرد، در سازمان، رنگ و بوی دینی و ارزشی بدهد؛ چرا كه عمل به مفاد قرارداد، از دستورهای صریح شرعی و مورد تأكید شارع مقدس است. بنابراین، تفكیك قائل شدن میان كارهای فردی و ارزشی فرد و كارهای سازمانی او صحیح و منطقی نیست؛لذا همچنان كه این فرد در مورد كارهای فردی و دینی خود حساسیت نشان می دهد و مراحل سیر و سلوك را طی می كند تا به تكامل برسد و رضای خداوند متعال را كسب نماید، در مورد كارهای سازمانی نیز باید این مراحل را طی كرده و با ارزشیابی صحیح و دقیق از كارها و عملكرد خود در سازمان، عملكرد خویش را بهبود بخشد، و در نتیجه در جهت كسب رضایت خداوند متعال تلاش نماید.

در سال های اخیر با پیدایش نظریه مدیریت بر مبنای هدف،[4] یا مدیریت بر مبنای نتیجه،[5] موضوع خود ارزیابی[6] از موقعیت خاصی برخوردار گردیده است. اگر چه این نكته تاكنون آن طور كه باید و شاید مورد پذیرش عملی قرار نگرفته است؛[7] میر سپاسی، ناصر، مدیریت منابع انسانی و روابط كار، ص 268.

ولی با توجه به مقاومت اغلب كاركنان در برابر ارزشیابی و این كه اصولا ارزشیابی، به ویژه در مورد كاركنان متخصص و ماهر، نه تنها باعث افزایش بهره وری نمی شود؛ بلكه تا حدود زیادی موجب كاهش آن نیز می گردد، و از سوی دیگر ضرورت ارزشیابی در سازمان؛مدیران و مسئولان سازمان ها باید در جست و جوی راه كارهایی باشند كه مقاومت كاركنان را رد پی نداشته باشد، و یا آن را به حداقل برساند. به نظر می رسد كه روش خود ارزیابی یكی از این راه كارها است؛لذا بجاست است كه فرهنگ خود ارزیابی در سازمان ها، ایجاد و تقویت شود تا كاركنان سازمان بدون مقاومت مورد ارزشیابی قرار گیرند و تضاد و تنشی در سازمان به وجود نیاید.

برخی نویسندگان و صاحب نظران مدیریت، معتقدند كه خود ارزیابی زمانی مفید و مناسب است كه ارزیابی به منظور كسب باز خور باشد؛ و نیز معتقدند كه سازمان ها این روش را تنها جهت ایجاد تعادل میان اهداف فردی و اهداف سازمانی به كار می گیرند؛ لیكن به نظر می رسد این دو نظر تنها در مورد نوعی خود ارزیابی كه خودشان مطرح كرده اند صادق است؛زیرا در آن ها همه زمینه های لازم را آماده و مهیا نكرده اند، و طبعا از این روش نمی توان كاركردی بالاتر از حد باز خور انتظار داشت؛ولی نوعی خود ارزیابی كه مورد نظر اسلام و رهبران دینی است، فراتر از این مسأله بوده و هدف آن بسی بالاتر از باز خور برای خود شخص است، و برای این منظور زمینه سازی های عقیدتی لازم تقویت گردد.

اهداف و كاربردهای ارزشیابی را به دو دسته عمده: اهداف ارزیابی و اهداف پرورشی تقسیم بندی می كنند. اهداف ارزیابی، مثل: افزایش یا كاهش حقوق، ارتقا و ترفیع، انتقال، تعلیق و اخراج؛و اهداف پرورشی ارزشیابی، مثل: تشخیص نیازهای آموزشی، ایجاد انگیزه در كاركنان جهت بهبود عملكرد، دادن باز خور مناسب، مشاوره با كاركنان و پی بردن به نقاط قوت و ضعف عملكرد كاركنان به منظور تقویت نقاط قوت و رفع ضعف ها و نارسایی ها.

چنانچه بستر مناسب و زمینه های عقیدتی و فكری لازم آماده و تقویت شوند، روش خود ارزیابی می تواند به عنوان یكی از بهترین و كار آمدترین روش های ارزشیابی جهت دستیابی به هر دو دسته از اهداف و كاربردهای ارزشیابی، مطرح شود؛ در غیر این صورت باید گفت: خود ارزیابی تنها برای دستیابی به اهداف پرورشی، روش خوب و كارآمد است؛اما به منظور دستیابی به اهداف ارزیابی كارآمدی لازم را نخواهد داشت.

اسلام، به عنوان نظامی جامع و فراگیر كه ریشه در فطرت انسان دارد، و از سرچشمه زلال وحی سیراب می شود، و با دیدی عمیق و بینشی گسترده به انسان و ابعاد مختلف او می نگرد، اهمیت خاصی به ارزشیابی به ویژه خود ارزیابی قائل است. با مراجعه به كتاب های مختلف حدیث می توان اهمیت ارزشیابی و جایگاه ویژه خود ارزیابی را به دست آورد؛ چنان كه علما و دانشمندان بزرگ اسلامی، در تدوین و تنظیم روایات در كتاب های بزرگ و معتبر روایی، بابی را تحت عنوان محاسبة النفس گشوده اند؛ و در آن، سخنان پیامبر گرامی اسلام (ص ) و ائمه هدی (ع ) را در مورد خود ارزیابی جمع آوری كرده اند.









    1. بحار الانوار، ج 70، ص 72.
    2. همان، (ص ) 380.
    3. نهج البلاغه، خطبه 90.
    4. .Objective by Management.
    5. .Result by Management.
    6. Evaluation Self.
    7. میر سپاسی، ناصر، مدیریت منابع انسانی و روابط كار، ص 268.